اركان عمومي فضاهاي آموزشي
2-6-1- انتخاب استقرار واحد آموزشي متناسب با نيازهاي آموزشي
توسعه نامنظم و بي رويه شهرها كه در چند دهه اخير با توسعه اتفاقي واحدهاي آموزشي همراه بوده است بطوري كه در بسياري از مناطق مدارسي وجود دارند كه بيش از مقدار ظرفيت از آن استفاده گرديده است در حالي كه در بعضي از نقاط كلاسها به حد ظرفيت خود نرسيده است.
در نتيجه ساخت و ساز فضاهاي آموزشي همراه با معيارهاي شهرسازي نبوده و صرفا در اثر نياز مقطعي شكل گرفته است.
2-6-2- مكانيابي فضاهاي آموزشي
كاربريهاي سازگار و ناسازگار
كاربري مسكوني و كاربري آموزشي: محيط يك واحد آموزشي ميبايست واجد تمامي نيازهاي يك فضاي مسكوني باشد. پس همجواري واحدهاي آموزشي با كاربري مسكوني به خصوص ضروري ميباشد.
كاربري آموزشي و كاربري فرهنگي: كاربري فرهنگي شامل مدارس، مساجد، تكايا، كتابخانه، مركز فرهنگي تربيتي، موزه و گالري، نمايشگاه و… ميباشد.
چنانكه از عملكرد آنها انتظار ميرود، نزديكي نسبتا زيادي با كاربري آموزشي دارند و اين دو كاربري ميتوانند به عنوان دو كاربري سازگار در كنار هم و جوار يكديگر استقرار يابند.
كاربري آموزشي و كاربري بهداشتي: هر چند كه كاربري بهداشتي مثل كاربري آموزشي نيازمند به فضايي آرام به دور از هر گونه آلودگيهاي صوتي و هوا است، از طرفي دسترسي سريع به واحدهاي درماني براي واحدهاي آموزشي ضروري است. ليكن اين كاربري يكي از منابع شيوع آلودگيهاي ميكروبي، شيميايي و حتي راديواكتيويته است و در اين صورت اين دوكاربري ناسازگار شناخته شده، از همجواري آنها بايد احتراز كرد.
كاربري آموزشي و فضاي سبز: در كليه تحقيقاتي كه در زمينه فضاهاي آموزشي صورت گرفته، تاكيد بر ارتباط فضاهاي سبز ميباشد. هر چند فضاي سبز ويژگيهاي خود را دارا ميباشد و با سيستم تقسيم بندي منطقه مسكوني، محله ها يا واحد همسايگي ارتباط دارد. ليكن همجواري آنها با فضاي آموزشي ميتواند از نظر سالم سازي، جلوگيري از آلودگي و انتقال آ“به واحد آموزشي و ايجاد چشم انداز و آرامش خط بصري كه دانش آموزان با تماشاي آن فضا كسب مينمايند و در بهبود شرايط فراگيري بسيار موثر باشد.
كاربري آموزشي و شبكه ارتباطي حمل و نقل: شبكه حمل و نقل منبع اصلي آلودگي صوتي و هوايي به شمار ميرود.
لولههاي اصلي گاز و نفت، دامداريها، مرغداريها و باغ خانه ها نبايد همجوار كاربري آموزشي قرار گيرند. ومكان آتش نشاني، مراكز پليسي، كاربري فرهنگي (سينما و تئاتر)وجود دارد كه بايد در فاصلههاي معين از واحدهاي آموزشي جهت امداد رساني و استفاده از فضاهاي فرهنگي قرار گيرند.
- شرايط محيطي
اوضاع طبيعي زمين:
بايد از احداث مدارس راهنمايي در زمينهايي با بيش از 8% احتراز گردد. [1]
جهت يابي:
جهت و موقعيت ساختمان آموزشي بايد طوري انتخاب شود كه تابش آفتاب و تهويه براي فضاها از جمله كلاسها در تمام فصول به نحو احسن انجام شود و از احداث ساختمان در مسير بادهاي شديد و مزاحم خودداري شود.
شعاع دسترسي:
شعاع دسترسي به چند عامل بستگي دارد:تراكم جمعيت، اندازه مدرسه و مقطع تحصيلي از آن جمله اند.
شــــــرح
مقطع راهنمايي
حداكثر فاصله واحد آموزشي تا محل سكونت
1200 متر
مدت زمان لازم براي طي مسافت
پياده
20-15
سواره
15
دسترسي :
دسترسي پياده:
دسترسيهاي مناسب پياده به واحدهاي آموزشي با توجه به جمعيت زياد دانش آموزان در هنگام خروج از مدرسه در طراحي فضاهاي ترافيكي در مناطق شهري ميتواند نقش مهمي داشته باشد. عدم ارتباط مستقيم و ورود و خروج به خيابانهاي اصلي، چهارراهها و ميدانها از طريق ايجاد فضاي باز در قسمت ورودي و خروجي مدارس، انتخاب عرض مناسب
[1] - ضوابط طراحي ساختمانهاي آموزشي ( برنامه ريزي معماري همسان مدارس ابتدايي و راهنمايي)، نشريه شماره 232 انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور.
پياده روي دسترسي سواره به ترتيبي كه در شرايط عادي هيچ دانش آموزي در خروج مجبور به استفاده از دسترسي سواره به جاي پياده نباشد، وجود يك مسير پياده منتهي به واحد آموزشي به صورتي كه در مواقع ضروري بر روي وسايل نقليه مورد نياز باز شود و همچنين دور بودن مسير آمد و شد دانش آموزان از موارد خطر آفرين يا كليه محلهايي كه متناسب با سن دانش آموزان نيست، از موارد ديگر دسترسي پياده هستند.
دسترسي سواره:
الف) ارتباط با شبكه ترافيكي: مدارس براي انجام فعاليتهاي آموزشي نيازمند تجهيزاتي هستند كه دستيابي به آنها مستلزم داشتن سواره ميباشد مانند اورژانس، آتش نشاني.
ب)عدم ارتباط با شبكه ترافيكي: سلامت دانش آموزان ايجاب مينمايد كه از شبكه دسترسي پر ترافيك اجتناب نمايند. [1]
نور:
نور يكي از اصول مهم در طراحي فضاها و تامين آسايش بيشتر ميباشد. معيارهاي عمده در طراحي روشنايي داخل يك فضا عبارت است از ميزان شدت روشنايي و مقدار انعكاس سطوح.
مقدار انعكاس سطوح:
ميزان انعكاس مواد مختلف به جنس و رنگ و كيفيت سطح آنها بستگي دارد. اين عوامل به خصوص رنگ در فضاهاي آموزشي داراي اهميت خاص ميباشد. حاصل رنگ در فضاهاي آموزشي از چند نظر داراي اهميت است:
1-دانش آموزان از نظر رواني عكس العمل نشان ميدهند، مثل هيجان، آرامش، خستگي
2-مقدار روشنايي داخلي فضا قابل كنترل ميگردد و ناراحتيهاي ناشي از خيرگي نور را كاهش ميدهد.
3- اختلاف درخشندگي سطح مطالعه نبايد بيش از سه برابر ميز، حوزه آن و تخته كلاس باشد.
4-پرهيز از استفاده از سطوح براق به علت انعكاس منابع نوري و خيرگي چشم. استفاده از نور طبيعي خورشيد در درجه اول اهميت قرار دارد.
نور مصنوعي:
از آنجا كه در فضاهاي آموزشي اغلب تركيبي از نور طبيعي و مصنوعي استفاده ميشود بهتر است از چراغهاي فلورسنت با توزيع نوري نيمه مستقيم (با صفحات مشبك)يا يكنواخت يا مختلف استفاده نمود و در اين صورت بهتر است كه رديف چراغها عمود بر تخته تدريس و رديف نيمكتها در نظرگرفته شود همچنين پيش بيني روشنايي موضعي براي تخته تدريس الزامي به نظر ميرسد.
صوت:
اصوات نامطلوب در فضاي آموزشي سه دسته اند:
الف- سرو صداي ناشي از ترافيك هوايي و زميني
ب- سر و صداي ناشي از كارگاههاي صنعتي- مراكز تجاري
ج – سر و صداي بازي بچه ها در فضاي باز و ساير كلاسها
منابع توليد كننده صوتي در صورتي كه ميزان ارتعاشات آنها از 80 دسيبل بيشتر نباشد، ميتوانند به عنوان كاربريهاي همجوار با كاربري آموزشي به كار روند.
شرايط اقليمي:
آب و هوا:
شرايط مناسب آب و هوا متاثر از وضعيت اقليمي يعني حرارت، رطوبت و سرعت حركت هوا خواهد بود.[2]
باد:
محيط آموزشگاه از نظر همجواري با ساير ساختمانها و عوامل جغرافيايي بايد به گونهاي باشد، كه امكان حركت و نتيجتا تهويه هوا وجود داشته باشد، نحوه استقرار آن به نحوي باشد كه اثرات بادهاي مزاحم كاهش يافته و برخورداري از بادهاي مناسب افزايش يابد. به طوري كه حداكثر استفاده از جريان هواي مناسب براي تهويه طبيعي كلاس بوجود آيد.
در صورتي كه محيط آموزشگاه در معرض وزش بادهاي شديدي قرار داشته باشد بايد امكان ايجاد فضاي سبز توسط درختان و بوته ها براي مقابله با آن فراهم باشد. با توجه به جهت عمومي وزش باد در منطقه، احداث واحد آموزشي نبايد در مسير انتشار دود و بوهاي زننده كارخانجات، كانالهاي روباز، عبور فاضلاب، محل زباله داني و… قرار گيرد.[3]
[1] - ضوابط طراحي ساختمانهاي آموزشي (برنامه ريزي معماري همسان مدارس ابتدايي و راهنمايي)نشريه شماره 232 انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي.
[2] - رك همان، وضع، صفحه 150
[3] - فتحي و اجارگاه، كوروش، مدرسه استاندارد. چاپ اول، تهران تابستان 79، صفحه 144.
ابش آفتاب:
به طور كلي جهت ساختمان مدارس بايد به گونهاي باشد كه حداكثر تابش آفتاب در كلاسها هنگام زمستان و جلوگيري از نفوذ تابش مزاحم در تابستان فراهم آيد. بر اين اساس ميزان نور گيري هر نقطه با توجه به زوايه تابش و جهت تابش مشخص ميگردد. همچنين بايد دقت داشت عوامل شهري و جغرافيايي نبايد در روشتايي محيط نقصان يا خللي وارد نمايد. بايد دقت داشت كه حداقل در قسمتي كه ساختمان مدرسه احداث ميگردد نبايد سايه عوامل فوق وجود داشته باشد. هر چند بهتر است در نواحي سردسير اصولا از سايه در محيط آموزشگاه پرهيز نمود و بالعكس در نواحي گرمسير وجود سايه در فضاهاي باز نيز مطلوب ميباشد.
ايمني:
زلزله:
هر چه اشكال ساختمان منظم تر و توزيع جرمها و سختيهاي آن در سطح افق (نقشه)و در ارتفاع متفاوتر باشد، مقاومت احتمالي آن در برابر زلزله افزايش خواهد يافت.
يك قاعده كلي براي مقاوم سازي ساختمانها با پيكرههاي پيچيده تجزيه آنها به اشكال ساده با تعبيه درزهاي در آنهاست.
آتش سوزي:
براي مقابله با آتش سوزي در مدارس بايد به نكات زير توجه كرد:
- در كليه فضاها به طرف بيرون در جهت فرار باز باشد
-در تمام فضاها حداكثر 30 متر از راه پله يا خروجي ساختمان فاصله داشته باشد و در صورتي كه اين در، در قسمت بن بست راهرو واقع باشد، اين فاصله به 18 متر تقليل مييابد.
-در طبقات براي هر راه پله يك در اضطراري ضد آتش نصب گردد.
فضاهايي كه امكان خطر آتش سوزي در آنها بيشتر از ساير فضاها ميباشد، مثل آزمايشگاهها، آبدارخانه ها و بعضي كارگاهها از ساير فضاها جدا گردد. اين جدايي توسط ديوارها و درهايي با مقاومت زياد و يا از طريق واسطه قرار دادن فضاهاي ديگر، مثل سرويسهاي بهداشتي يا راهروها صورت ميگيرد.
-موتور خانه در ساختمان جداگانه پيش بيني گردد و منابع سوخت در بيرون ساختمان و در صورت امكان زير خاك كار گذاشته شوند.
-كپسول آتش نشاني در فضاهايي با خطر آتش سوزي زياد پيش بيني شود. همچنين شيرهاي آتش در طبقات تعبيه گردد.
-در مدارس سه طبقه و بيشتر بهتر است بيش از دو راه پله تعبيه شود. [1]
در طبقه همكف ساختمان، پنجره ها بايد طوري باشند كه امكان فرار از آنها ميسر باشد.
نكات كلي براي ايمني در مدارس
-نردههاي حياط طوري انتخاب شوند كه امكان بالا رفتن يا خريدن اجناس از ميان آنها براي كودكان ميسر نباشد.
-از بكار گيري مصالح صاف و صيقلي در كف پرهيز شود.
-از بكار گيري درهاي شيشهاي پرهيزگردد، مگر شيشههاي ايمني.
-پنجره ها بايد به داخل باز شوند تا به سادگي قابل تميز كردن باشند.
-اتاق كمكهاي اوليه در نزديكي دفتر مدرسه و يا اطاق مربي بهداشت پيش بيني شود.
-كليدهاي برق بايد روي ديوار خارجي توالت ها نصب شود. در توالتها بهتر است به طرف بيرون باز شوند.
-مبلمان مدارس بايد عاري از هر گونه ترك خوردگي و يا لبههاي تيز فلزي باشد. [2]
[1] - ضوابط طراحي ساختمانهاي آموزشي (برنامه ريزي معماري همسان مدارس ابتدايي و راهنمايي) نشريه شماره 232 انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي .
[2]- ضوابط طراحي ساختمانهاي آموزشي (برنامه ريزي معماري همسان مدارس ابتدايي و راهنمايي) نشريه شماره 232 انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي .
تاثير عوامل فيزيكي – معماري در عملكرد قرارگاههاي تربيتي
عملكرد قرارگاههاي رفتاري مانند كلاسهاي درس و يا آموزشگاهها از عوامل معماري از يكسو و شرايط فيزيكي از سوي ديگر تاثير ميپذيرد.
تاثير (ساخت)يا (معماري)در عملكرد قرارگاههاي تربيتي
آزموند 1975 (سازه)فضاها را تعيين كننده عملكرد آنها و وظيفه معمار را تعريف ميكند. وي فضاها را از نظر تاثيري كه روي رفتار ميگذارند، بر دو نوع (گرد هم آورنده)و (پراكنده كننده)تفكيك ميكند.
فضاهاي (گردهم آورنده) براي قرارگاههاي آموزشي و پرورشي نيز مناسبتر ميباشد، زير امكان تمرين كار گروهي و مشاركت بيشتري را در اختيار دانش آموزان قرار ميدهد، فضاهاي پراكنده كننده (مانند دالانهاي باريك) براي زندان مناسبتر است.
تاثير عوامل (فيزيكي) در عملكرد قرارگاههاي تربيتي
تحقيقات نشان ميدهند، تراكم زياد جمعيت به عنوان عامل فيزيكي، رفتارهاي تهاجمي را افزايش ميدهد و در صورت استمرار، موجب بروز واكنشهاي بيمار گونه ميشود. تراكم زياد در انسان احساس ازدحام بر ميانگيزد. احساس ازدحام هنگامي به انسان دست ميدهد كه علاوه بر عوامل ديگر، تراكم جمعيت مخل آسايش شده، موانعي در مقابل جريان طبيعي فعاليتها ايجاد كند.
خصوصيات فيزيكي مدرسه
خصوصيت اصلي محيطهاي فيزيكي، عناصر متغيري مانند نور، رنگ، سختي و نرمي سطوح است. بيشتر تجارب اصولي به مزاياي يك محيط آموزشي نرم تر تاكيد دارند. بعضي تحقيقات نشان ميدهد كه دانش آموزان كلاس با پنجره را ترجيح ميدهند. در صورتي كه معلمان احساس ميكنند كه اتاقهاي بدون پنجره انعطاف پذيرتر ميباشند. آنها در يافتند كه دخترها نسبت به پسرها، سازماندهي پيچيده اشكال، رنگ و عناصر محيطي را ترجيح ميدهند.
تراكم دانش آموزان:
تحقيقات نشان ميدهند، تراكم زياد جمعيت به عنوان عامل فيزيكي، رفتارهاي تهاجمي را افزايش ميدهد و در صورت استمرار، موجب بروز واكنشهاي بيمار گونه و نابهنجاري ميشود. تراكم فيزيكي نيز در انسان حساس ازدحام بر ميانگيزد. نظر به اينكه دانش آموزان واقعيت فيزيكي رشته، فضا اشغال ميكنند. تراكم جمعيت كلاسها را بوسيله محاسبه نسبت تعداد دانش آموز به اندازه سطح كلاس مشخص ميكنند. احساس ازدحام از ميزان تراكم تاثير پذيرد ولي پديدهاي است ذهني و ازعوامل روانشناختي از يكسو و محيطي- فرهنگي از سوي ديگر متاثر ميشود.
آستانه تحريك پذيري افراد از نظر احساس ازدحام تحت تاثير تجارت پيشين آنان قرار ميگيرد. به عنوان مثال معلميني كه به تدريس در كلاسهاي پرجمعيت عادت كرده اند، در يك كلاس سي نفره احساس ازدحام نيم كنند ولي اگر به كلاسهاي كوچك و كم جمعيت عادت كرده باشند، در همان كلاس سي نفره احساس ازدحام ميكنند.
نوع فعاليتي كه قرار است در فضاي واحد انجام شود نيزعاملي پس موثر در بروز احساس ازدحام ميباشد. به عنوان مثال هر گاه در يك كلاس پرجمعيت (با تراكم بالا)دانش آموزان با رفتار انفعالي، فقط به سخنان معلم گوش كنند، ازدحام محسوب نمي شود. مگر اينكه موضوع درس (كاردستي) باشد. و يا يك روش تدريس ويژه دانش آموزان را به فعاليت و تحرك بيشتر وادار نمايد. به طور خلاصه احساس ازدحام هنگامي به انسان دست ميدهد كه علاوه بر عوامل ديگر، تراكم جمعيت مخل آسايش شده، موانعي در مقابل حريانهاي طبيعي فعاليتها ايجاد كند.
رنگ فضاها
رنگ به عنوان عنصر تفكيك ناپذير معماري تاثير فراواني بر روحيه و رفتار كاربران فضاها و ساختمانها دارد و حالات رواني و عاطفي آنها را شديدا تحت تاثير قرار ميدهد.
انسان پديدههاي اطراف خويش را همراه با رنگ مشاهده ميكند و نسبت به آنها واكنش نشان ميدهد. رنگها هريك حاوي پيامي خاص به بينندگان ميباشند كه اين موضوع از قديم الايام مورد بررسي و تحقيق دانشمندان و روانشناسان بوده است. درمدارس، رنگ فضاها و تجهيزات آموزشي به دليل شرايط سني و روحي كودكان و نوجوانان از حساسيت بيشتري برخوردار است. زيرا اين امر ميتواند باعث شادابي و نشاط، آرامش رواني و تحرك و تلاش دانش آموزان شود و فرآيند يادگيري را افزايش دهد. همچنانكه ميتواند زمينه كسالت، خمودگي، بي تحركي، عصبانيت، اضطراب و افسردگي آنان را فراهم آورد.
براي رنگ آميزي ديوارهاي داخلي كلاسها، رنگهاي گرم و آرام مناسبند نظير كرم، بژ. تناسب اين رنگها ناشي از وجود رنگ زرد در آن است كه همواره مظهر روشنايي و علم بوده است. همچنين تراكم رنگ سفيد در داخل آن باعث تعادل فضا ميشود.
پيش فضاها، راهروها و راه پله ها به ويژه در سالهاي اوليه تحصيل، همواره مواجه با شور وشعف و هيجان دانش آموزان هستند. معمولا در زنگهاي استراحت يا موقع تعطيل مدرسه، دانش آ,وزان با هيجان زاد كلاسها را ترك ميكنند. همچنين پس از استراحت در زنگ تفريح از فضاهاي شاد و پرشيطنت حياط مدرسه به كلاس برمي گردند و اين فضاها حائل ميان حياط و كلاس هستند. بنابر اين اگر رنگ اين فضاها، رنگهاي سرد و آرام باشند، در كنترل هيجانات روحي تاثير به سزايي دارند و علاوه بر آرامش محيط، از تصادفات احتمالي دانش آموزان ميكاهند.
رنگ آميزي درهاي ورودي كلاسها و دفتر مدارس بايد هميشه تيره تر از زمينه رنگي ديوارهاي راهرو باشد. اين تيرگي توجه واحترام دانش آموزان را برمي انگيزد و در عين حال هشداري است كه تفاوت ميان فضاي كلاس درس و حياط را به او گوشزد ميكند.
در سالنها، فضاهاي ورزشي و اماكن صرف غذا بايد از هماهنگي رنگهاي گرم استفاده شود. در سرويسهاي بهداشتي به لحاظ ويژگي محيط آموزشي و فقدان استانداردهاي بهداشتي در عموم اين فضاها، استفاده از رنگ سفيد مناسبتر است. وجود اين رنگ و لطمه پذيري آن در اثر كمترين آلودگي، حداقل هشداري است كه مسئولين نظافت فضاي آموزشي را مجبور به كنترل و نظافت مستمر خواهد كرد.
در آزمايشگاهها، سطوح ديوارها، رنگهاي گرم و روشن دارد، اما سطح ميزهاي آزمايشگاهها حتي المقدور سفيد است. سفيد بودن ميز در صورت آلودگي سطح ميز به مواد شيميايي رنگي، اسيدها و بازها، دانش آموز و مربي را به طور موثرتري خبر خواهد كرد. در اتاق بهداشت بايد از رنگهاي سرد و روشن استفاده كرد. در اين نوع هماهنگي يك رنگ سرد (مثلا سبز يا آبي)به عنوان رنگ اصلي انتخاب ميشود و ساير رنگهاي سرد با ارزشهاي مختلف در كنار آن به كار برده ميشود. اين نوع هماهنگي محيط را ساكت و آرام جلوه خواهد داد.
سازماندهي و ساختار كلاس
دانش آموزان و معلمين در كلاسهاي جديد كه از تركيب مناسب مشاركت دانش آموزان و حفاظت معلم تشكيل شده است، راضي ترند.
در بحث سازماندهي و ساختار كلاس يك معلم ميتواند به طرف مختلف كلاس را سازماندهي كند. به عنوان مثال او ميتواند دانش آموزان را در تصميم گيري دخالت دهد. ميتواند كلاس را به گروههاي كوچك تقسيم كند، مي تواند باعث گردد تا دانش آموزان به يكديگر كمك كنند و يا ميتواند فعاليتهاي كلاس را به شيوه سنتي انجام دهد.
تزئينات كلاس
اگر چه نمونههاي تزئينات كلاس قطعي نمي باشد ولي همه ميدانند كه اين موضوع تا حدي داراي اهميت است. تجارب ديگر نشان ميدهند كه چگونه بخشي از فضاهاي گرم و دعوت كننده هستند، در حالي كه بخشي ديگر سرد و بي روح ميباشند.
بسياري از دانش آموزن به ديدن كارهايشان بر ديوار علاقه دارند و اين موضوعات ميتواند به عنوان يك مشوق مورد استفاده قرار گيرد. همچنين ميتوان از موضوعات، اشكال و تصاوير مرتبط با درسها براي تزئينات كلاسها استفاده كرد كه اين مطلب هم به جذاب تر كردن فضا و هم به تفهيم بهتر موضوعات درسي كمك ميكند.
انواع چيدمان در كلاس
1-رديفي و ستوني: اين سنتي ترين وضعيت ميباشد. در حقيقت تا زماني پيش و شايد امروزه در بعضي مدارس، نيمكتها به شكلي به زمين متصل بودند. اين قرار گيري براي زماني مناسب است كه معلم ميخواهد دقت ها به چيزي متمركز شود.
2- فرم دايرهاي شكل: نرمهاي دايرهاي شكل براي مباحث كلاسي و تكليف كلاسي مناسب هستند. البته اين نوع سازماندهي مشكلي كه دارد اين است كه تعدادي از دانش آموزان به ناچار يا پشت معلم يا نيمرخ او روبرو ميشوند و نمي توانند ارتباط بصري مناسبي با او داشته باشند.
3- گروهي: نشستن گروهي در گروههاي 4 تا 6 نفري براي مباحثه گروهي و يادگيري مشاركتي و تكاليف گروهي كوچك مناسب ميباشد. براي نظارت بر تمام فعاليتها در چيدمان گروهي، معلم بايد قادر باشد كه ببيند در مراكز فعاليتي هر گروه چه اتفاقي ميافتد. بنابر اين موانع بايد كم باشد و گروهها نبايد دور از ديد باشند.]كم اثر ترين سازماندهي و مرتبط ترين آن با رفتار نامناسب هنگام مباحثه، نيمكتهاي رديفي است. به نظر ميرسد كه نيمكتهاي رديفي بيشتر از گروهي يا دايرهاي با كناره گيري دانش آموزان ارتباط دارد. بعلاوه سازماندهي دايرهاي بيشتر از رديفي و گروهي با رفتار مناسب و نظريات خارج از موضوع در ارتباط است.
مدارس فضاي باز
عموما مدارس فضاي باز به تمامي باز نيستند و به هر حال نيازمند به فضاي خاص ممانند توالت، حمام، … ميباشند. بنابر اين در مدارس فضاي باز، فضاي بسته نيز وجود دارد كه براي خدمت كردن به مقاصد فردي يا شخصي تعيين شده اند. بسياري از فضاها به دليل وابستگي به سيستمها و تاسيسات ساختماني معني ميباشند. بعضي ديگر نيز به دليل نياز به خلوت بودن يا جاي دادن فعاليتهاي پر سر و صدا و يا هنري مانند كارگاههاي موسيقي يا آزمايشگاه فيزيك و شميي معين هستند.
بخش وسيعتري از طراحي، مربوط به فضاي داخلي است. وسايل و تجهيزات، رنگ. شكل، گياهان، كارهاي هنري و ديگر موارد ميتواند براي حفظ و بالا بردن كيفيت در طراحي كه فضاي باز فاقد آن است، مورد استفاده قرا رگيرد. مدارس فضاي باز متعهد به پويا بودن فضاي آموزش و اجتناب ناپذيري تغييرات ميباشند. برنامه آموزشي چه به شكل سنتي و چه به شكل جديد آماده تغيير است. هنگامي كه اين برنامه تغيير ميكند، مدرسه نيز بدون هيچ مشكلي تغيير ميكند. يك گروه از دسته بنديهاي فضايي، فضاهاي مياني ميباشد. بعضي از دانش آموزان ميخواهند اين فضاها باز باشند و بعضي احساس ميكنند كه بايد به طور دائم تقسيم بندي شده باشند. بعضي اوقات آنها از فضاهاي باز در داخل يك فضاي معين ساخته شده اند.
مطالعات تكميلي مربوط به دوره راهنمايي تحصيلي
مدارس راهنمايي:
معيارهاي ظرفيت:
ميزان تراكم دانش آموز در كلاس با توجه به شاخصهاي نيروي انساني مصوب هيات دولت و ظرفيتهاي تعيين شده توسط وزارت آموزش و پرورش طبق جدول زير تعيين ميشود. همچنين ظرفيت واحد آموزشي با توجه به نسبت جمعيت، در مناطق شهري مضاربي از يك دوره كامل [1] و حداقل 2 دوره و حداكثر 8 دوره كامل در نظر گرفته ميشود.
[1] - منظور از يك دوره كامل، 3 گروه كامل اول، دوم، سوم ميباشد
فضاهاي مورد نياز به دو دسته تقسيم ميشوند:
1-فضهاي بسته يا سرپوشيده
2- فضاهاي باز
فضاهاي بسته يا سرپوشيده
اين فضاها شامل 5 گروه زير ميباشند:
1- گروه 1: فضاهاي آموزشي (تحصيلي)
-كلاس عمومي (نظري)
-اتاق علوم (كلاس و آزمايشگاه)
-كارگاه حرفه و فن (براي پسران) – كارگاه خانه داري، خياطي (براي دختران)
- گارگاه هنر
- كارگاه سمعي و بصري
2- گروه 2: فضاهاي پرورشي
-كتابخانه
- اتاق فعاليتهاي پرورشي
- اتاق مشاور تربيتي و تحصيلي
-اتاق مربي ورزش و رختكن دانش آموزان
- اتاق بهداشت و كمكهاي اوليه
-نماز خانه
-سالن چند منظوره : ( اجتماعات- سخنراني- امتحانات- نمايش و فيلم)
3- گروه 3: فضاهاي اداري
-دفتر مدير
-دفتر معاون يا معاونان
-اتاق كاركنان امور دفتري و تكثير
-انبار بخش اداري
-اتاق استراحت دبيران
-اتاق كار دبيران و ملاقات با اولياي دانش آموزان
4- گروه 4: فضاهاي پشتيباني يا خدماتي
-توالت و دستشويي كاركنان
-تولات و دستشويي دانش آموزان
-آبخوري دانش آموزان
-انبار وسايل نظافت و شستشو
-انبار وسايل، تجهيزات و لوازم مستعمل
-بوفه
-آبدارخانه
-موتورخانه
توجه: در مدارس به منظور مراقبت از مدرسه، فضايي حدود 40 متر مربع (خالص) براي اقامت خانواده سرايدار در نظر گرفته ميشود
5- گروه 5: فضاهاي گردش
-ورودي
-راهرو طبقات
-راه پلههاي ارتباطي
- سطوح زير ساخت (ديوارها و ستونها)
6- گروه 6: فضاهاي ارتباطي
-راهروها
-پله ها
7- گروه 7: فضاهاي باز
-فضاهاي بازي و ورزش
- فضاي صف جمع
-فضاي سبز
-فضاي توقف وسائل نقليه
-فضاي تلف شده و غير مفيد
معرفي كلاسهاي آموزشي مقطع راهنمايي
كلاس آموزشي
ساختار و سازماندهي كلاس
انواع كلاسها
انواع كلاسها عبارتند از:
1-كلاس آموزش دروس نظري: فضايي است كه به عنوان كلاس درس شناخته شده باشد و در اين فضا دروسي كه تفهيم آنها از طريق خواندن و نوشتن و تكرار مطالب توسط معلم و دانش آموز و كلا تجربه ذهني انجام ميگيرد، تدريس ميشود.
از نظر فضا هويت آن به صورت كلاسهاي معمولي با رديفهاي مشخص ميز و صندولي و يا ميز و نيمكت و تخته سياه روبروي دانش آموزان و در كنار آن جايگاه معلم ميباشد.
2-كلاس آموزش دروس تجربي:در اين فضا يعني آموزش دروس تجربي، اصل بر مشاهده عيني تجربياتي است كه توسط معلم و خود دانش آموز انجام ميشود. معلم در اين فضا اختيار دارد به كمك دانش آموزان شكل و فرم كلاس را متناسب با نوع فعاليت در ارتباط با آموزش هر مورد درسي انتخاب نمايد و در هر صورت لزوم برخورد و تبادل فكري بين دانش آموزان را فراهم آورد. در چنين فضايي ميز و صندلي ها طبيعتا داراي قابليت جابجايي و تكثير و آرايش فضا متناسب با صورتهاي مختلف انجام ميشود. سرانة فضا به ازاء هر دانش آموز نسبت به نوع متناسب با صورتهاي مختلف انجام ميشود. سرانة فضا به ازاء هر دانش آموز نسبت به نوع فضاي نظري اندكي بيشتر خواهد شد. بايد در نظر داشت كه اين سيستم در آموزش پارهاي از دروس تاثير به سزايي خواهد داشت. [1]
[1] - در مورد خصوصيت مهم كلاس يعني انعطاف پذيري در قسمت « مدارس فضاي باز» بحث شده است.
مكان قرار گيري
كلاس درس بايد در آرامترين مكان قرار گيرد و از سر و صداي بيرون دور باشد. درتسرسي سريع و مناسب به ساير فضاهاي آموزشي (از قبيل كتابخانه، كارگاهها، كلاسهاي ويژه و…)بايد براي آن فراهم شود.
بررسي نور در كلاس
مسائلي كه از نظر نور براي ديد و مطالعه در كلاس درس با توجه به محيط ديد سالم حائز اهميت ميباشد، به شرح زير است:
-تاثير نور طوري باشد كه منبع نور در حوزه ديد دانش آموز قرار نگيرد.
-به منظور ايجاد نور كافي در كلاس در صورتي كه پنجرههاي نورگيري در يك سمت واقع شده باشد، سح كل پنجره ها نبايد از يك پنجم الي يك هفتم سطوح كلاس كمتر باشد.
-براي آنكه تاثير نور خورشيد كه منبع نور طبيعي كلاس محسوب ميشود، بطور مستقيم به كلاس وارد نشود، بكار بردن سايبانهاي مناسب از قبيل سايبان بالاي پنجره و يا سايبان كركرهاي و جانلي توصيه ميشود.
براي استفاده از نور مصنوعي بايد نكات زير را در نظر داشت:
-براي روشن نمودن كلاس درسي ممكن است از نور مستقيم- نيمه مستقيم و يا يكنواخت استفاده نمود.
-چراغهاي سقفي در كلاس بايد طوري نصب شود كه خيرگي را سبب نشود و همچنين بايد از چراغ مخصوص براي روشن كردن تخته سبز استفاده كرد.
-حداقل مقدار شدت روشنايي الكتريكي كلاس درس 200 و حداكثر 500 لوكس تعيين شده است.
رنگ
توصيه ميشود سطح ديوراههاي كلاس درس از رنگ مات انتخاب شود تا از خيرگي حاصل از انعكاس نور جلوگيري به عمل آيد و رنگها نيز محيط دلپذيري براي دانش آموزان بوجود آورد. براي اين منظور بايد رنگهاي آبي كم رنگ، كرم، سبز. خيلي كم رنگ، سفيد و بژ را انتخاب كرد. سطح كل كلاس ميتواند داراي رنگهاي سفيد، خاكستري و يا به رنگهاي روشن چوب باشد.
فرم كلاس
تحقيقات نشان ميدهد كه كلاسهاي با فرم مربع يا نزديك به مربع جوابگوي نيازهاي آموزشي ميباشد و فرمي كارا رضايت بخش است.
اهميت جو كلاس
عناصر اصلي سازماندهي اجتماعي مدرسه، اندازه گروه بندي سني و غيره ميتواند بر رفتار و موفقيت دانش آموز اثر بگذارد اما اين عوامل از آن جهت مهم ميباشند كه در چيزي كه در كلاس و ساير بخشهاي مدرسه اتفاق ميافتد، تاثير دارند. در حقيقت اكنون محققان معتقدند كه با اهميت ترين عوامل موثر مدرسه مربوط به يادگيري و پيشرفت رواني در دوره بلوغ با محيط مدرسه و كلاس در ارتباط ميباشد. در مدارس خوب محيط كلاس مباحث بين معلم و دانش آموزان و بين دانش آموزان را تشويق ميكنند و بر يادگيري، نه حفظ كردن تاكيد شده است. بر طبق نظريه (مايكل روتر 1983) جنبههاي مختلف جو مدرسه اثر مهمي بر يادگيري و موفقيت نوجوانان دارد. خصوصا چگونگي ارتباط معلم و دانش آموزان و چگونگي استفاده از زمان كلاس و انتظارات معلم از دانش آموزان بسيار مهمتر از اندازه مدرسه، گروه بندي سني و تركيب نژادي مدرسه ميباشند.
نتايج چندتحقيق نشان ميدهد كه همين عواملي كه پيشرفت رواني در خانه را توسعه ميدهند. صميمت، استانداردهاي بالا و كنترل رفتارهاي مناسب در كلاس را نيز افزايش ميدهد. دانش آموزان و معلمين در كلاسهاي جديد، نسبت به كلاسهاي كنترل شده در كلاسهايي كه از تركيب مناسب مشاركت دانش آموزان و حمايت معلم تشكيل شده است، راضي تر ميباشند. در اين كلاس ها معلمين مشاركت دانش آموزان را تشويق ميكنند اما نمي گذارند كه كلاس از كنترل خارج شود. كلاسهايي كه به تكليف كلاسي تحت كنترل معلم تاكيد دارند، دانش آموزان دلواپس، بي علاقه و ناشاد دارند. دانش آموزان هنگامي كه معلمشان مقدار متناسبي از زمان را صرف درس دادن ميكند، درسها را به موقع شروع ميكند و به پايان ميرساند، پس زمينه هايي از دانش آموزان براي توقعاتشان از آنها دارند و آنها را به مقدار فراوان تشويق ميكنند، به نحواحسن كار ميكنند.
يك معلم خوب به طور قابل توجهي مشابه والدين خوب است. اخيرا محققي به نام نيومن پيشنهاد كرده است كه اگر ما بخواهيم اثر جو كلاس را بر موفقيت بدانيم، بايد بدانيم كه چگونه مشاركت دانش آموز را در مدرسه افزايش دهيم، مشاركت به اندازه شركت رواني دانش آموزان در يادگيري و تسلط بر موارد بي علاقگي به تمام كردن كار تعيين شده، اشاره دارد. نيومن به عواملي كه مشاركت را افزايش ميدهند اشاره ميكند. اولا معلمين نياز دارند كه فرصتهايي براي دانش آموزان براي نمايش واقعي شايسته فراهم كنند. ثانيا مدارس بايد احساس تعلق دانش آموزان را نسبت به مدرسه تقويت كنند. و از همه مهمتر اينكه بايد كارهايي را كه معتبر هستند تعيين كنند. كار معتبر، كاري جالب توجه، شادي آور و متناسب با دوره واقعي است. براي يك دانش آموز هيچ چيز بدتر از انجام دادن تكاليف خسته كننده بدون رنگ و نامناسب نيست.
نظم فضايي كلاس
يكي از بديهي ترين خصوصيات محيط كلاس، كلاس مستطيل شكل ميباشد. چرا يك كلاس دايره شكل و يا مربع شكل نباشد؟ آيا اين مسئله اصلا داراي اهميت است؟ طبق تجربيات يك طراح اتاق مستطيل شكل موجود همراه با رديفهاي صندلي ها و پنجرههاي بزرگ به قصد فراهم آوردن تهويه، نور، تخليه سريع و آساني نظارت و ديگر نيازها اوايل قرن نوزدهم موجود بوده اند. فرم متداول باريك و طولاني كه بر اساس نياز به نور در طول اتاق بوجود آمده است، با وجود پيشرفتهاي جديد در نور پردازي، آكوستيك و فن ساختمان هنوز اغلب مدارس جعبه هايي هستند كه با مكعب هايي پر شده اند و مكعب ها هر يك شامل تعداد مشخص صندلي در رديفهاي مرتب ميباشند. سعي بر اين بوده است كه اين نمونه ثابت تغيير پيدا كند. ماريو مونتوسوري يك بار توصيف كرد دانش آموزاني كه مجبورند در اين كلاسهاي سنتي حاضر گردند مانند پروانه هايي هستند كه سوار بر سنجاق ميباشند. هريك به نيمكتي بسته شده اند و بالهاي خشك و بي معني علمي را كه بدست آوردند، پهن كرده اند. (مونتوسوري 1964 م)
آيا موفقيت يك دانش آموز در كلاس تفاوتي دارد؟ آيا آنهايي كه در جلو قرار گرفته اند نسبت به پشت سري ها فعالتر ميباشند؟آيا آنهايي كه در مركز هستند در مقايسه با افرادي كه در اطراف كلاس هستند فعالترند؟ موفقيت دانش آموز كاملا ايجاد تفاوت ميكند و مشاركت در بين دانش آموزاني كه در جلو ميانه قرار گرفته اند بيشتر ميباشد. به هر حال دلايل اين تاثير نامشخص ميباشد. آيا دانش آموزان علاقمند نزديكتر به معلم مينشينند؟ آيا دانش آموزان اگر به معلم نزديكتر باشند بيشتر علاقه مند ميشوند؟بالاخره اندازه كلاس بايستي چه مقدار باشد؟ آيا براي بيشترين موفقيت اندازه ايده آلي براي كلاس وجود دارد؟ اين مسئله براي بيش از نيم قرن مورد بحث قرار گرفته است و مباحثه ادامه دارد. در يك تحقيق اوليه (1934) تاثير اندازه كودكستان را بر مشاركت دانش آموزان مورد آزمايش قرار گرفت. در كلاسهايي با طبقه بندي 15 تا 46 شاگرد تعداد نظريات هر دانش آموز در طول يك دوره درس كنترل شده مثبت گشته است. هر قدر كه اندازه كلاس افزايش مييافت. نه تنها مقدار كلي بحث كاهش پيدا ميكرد بلكه مقدار كمتري از دانش آموزان در بحث شركت ميكردند و هنگامي كه صحبت ميكردند مقدار مشاركت آنها بسيار كمتر ميشد. شواهد نشان ميدهد كه تجربيات تحصيلي فراهم شده در كلاسهاي كوچك و بزرگ متفاوت ميباشد. در كلاسهاي كوچكتر آگاهي بيشتر، فعاليت گروهي بيشتر، برخورد مثبت دانش آموزان بيشتر و رفتارهاي بد كمتر وجود داردو غير قابل انتظار نيست كه معلم در كلاسهاي كوچكتر راضي تر ميباشد. به هر حال اندازه كلاس تفاوت كمي در طبقه بندي متداول بين 20 تا 40 دانش آموز ايجاد ميكند. اگرچه يك كلاس كوچكتر ممكن است تاثير مثبتي به يادگيري خواندن و رياضيات در سالهاي اوليه داشته باشد و ممكن است به پيشرفت تحصيل دانش آموزان عقب افتاده كمك نمايد. علاوه بر اين از آنجايي كه اين تحصيل بستگي به آن دارد كه معلمين چگونه كلاسهاي كوچكتر را متفاوت با كلاسهاي بزرگتر سازماندهي ميكنند، تخمين تاثير اندازه كلاس معمول مشكل است